سیدابراهیم قاضیزاده همدانیابراهیم همدانی مشهور به قاضی زاده، حکیم صوفی مشرب ، فقیه ، محدث و متکلم امامی است. ۱ - معرفی ابراهیم همدانیاِبْراهیمِ هَمَدانی، ظهیرالدین یا رفیعالدین سید میرزا ابراهیم بن قوام الدین حسین بن عطاءالله حسن حسینی همدانی، مشهور به قاضی زاده، حکیم صوفی مشرب، فقیه ، محدث و متکلم امامی. در منابع قدیمی و نزدیک به زمان وی، نام کامل او نیامده است. افندی ، بیآنکه توجهی داشته باشد، در دوجا از او یاد کرده [۱]
عبدالله افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ج۱، ص۹، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۰۱ق.
[۲]
عبدالله افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ج۱، ص۲۸، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۰۱ق.
و همین امر موجب اشتباه نویسندگان بعدی گردیده است. [۳]
کشمیری، ج۱، ص۲۱، محمدعلی کشمیری، نجوم السماءفی تراجم العلماء، لکهنو، ۱۳۰۳ق/۱۸۸۶م.
[۴]
کشمیری، ج۱، ص۶۵، محمدعلی کشمیری، نجوم السماءفی تراجم العلماء، لکهنو، ۱۳۰۳ق/۱۸۸۶م.
[۵]
دائرةالمعارف تشیع، زیر نظر احمد صدر حاج سید حوادی و دیگران، ج۱، ص۲۷۷، تهران، ۱۳۶۶، ج اول.
[۶]
دائرةالمعارف تشیع، زیر نظر احمد صدر حاج سید حوادی و دیگران، ج۱، ص۲۸۸، تهران، ۱۳۶۶، ج اول.
ابراهیم همدانی از سادات حسینی است، [۷]
منشی اسکندربیک تاریخ عالم آرای عباسی، تهران، ج۱، ص۱۴۹، ۱۳۵۰ش.
[۸]
عبدالله افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ج۱، ص۹، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۰۱ق.
هر چند در جامع الرواة ، عالم آرا و روضات الجنات او را حسنی نیز گفتهاند، [۹]
محمد اردبیلی، جامعالرواة، ج۱، ص۳۰، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
[۱۰]
منشی اسکندربیک تاریخ عالم آرای عباسی، تهران، ج۲، ص۹۱۴، ۱۳۵۰ش.
[۱۱]
محمدباقر خوانساری، روضات الجنات، ج۱، ص۳۳، تهران، ۱۳۹۰ق.
اما او خود را حسینی معرفی میکند. [۱۲]
شورا، خطی، ج۹، ص۲۹۸.
۱.۱ - سال وفاتاز سال ولادت ابراهیم اطلاعی در دست نیست، اما سال وفات او را به اختلاف ۱۰۲۵ و ۱۰۲۶ق آوردهاند. اسکندر منشی ضمن شرح حال کامل وی وفاتش را ۱۰۲۶ق نوشته است، [۱۳]
منشی اسکندربیک تاریخ عالم آرای عباسی، تهران، ج۱، ص۱۵۰، ۱۳۵۰ش.
اما در جای دیگر نام او را ضمن وفیات ۱۰۲۵ق آورده است، غافل از آنکه ماده تاریخی که از میرفانی کرمانی نقل کرده حاکی از ۱۰۲۶ق است. [۱۴]
منشی اسکندربیک تاریخ عالم آرای عباسی، تهران، ج۲، ص۹۱۴، ۱۳۵۰ش.
[۱۵]
حسین نخجوانی، موادالتواریخ، ج۱، ص۱۸۱، تهران، ۱۳۴۳ش.
ابن معصوم [۱۶]
علی ابن معصوم، سلافة المعصر، ج۱، ص ۴۸۰، تهران، المکتبة المرتضویة.
و حر عاملی [۱۷]
محمد حر عاملی، امل الا¸مل، ، ج۲، ص۹ ، بغداد، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م.
به صراحت ۱۰۲۶ ق نوشتهاند.در حالی که اردبیلی [۱۸]
محمد اردبیلی، جامعالرواة، ج۱، ص۳۰، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
و حسینی [۱۹]
عبدالله افندی اصفهانی، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی، ، ص ۲۱۰ ، قم، ۱۴۰۱ق.
سال ۱۰۲۵ ق یاد کردهاند.این دوگانگی که ابتدا در عالم آرا دیده میشود، به مآخذ بعدی راه یافته است، از جمله افندی در یکجا [۲۰]
عبدالله افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ج۱، ص۹، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۰۱ق.
سال ۱۰۲۵ق و در جای دیگر [۲۱]
عبدالله افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ج۱، ص۱۰، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۰۱ق.
سال ۱۰۲۶ق را نقل کرده است، اما مادّه تاریخی که از نصیرالدین همدانی شاهد آورده مؤید ۱۰۲۵ق است.آقابزرگ در جایی ۱۰۲۸ق نقل کرده که قطعاً نادرست است. [۲۲]
آقا بزرگ، الذریعة، ج۹، ص۱۶.
۱.۲ - پدرپدرش در زمان سلطنت شاه تهماسب صفوی در همدان منصب قضا و تصدی امور شرعیه را داشت، [۲۳]
منشی اسکندربیک تاریخ عالم آرای عباسی، تهران، ج۱، ص۱۴۹، ۱۳۵۰ش.
از این رو ابراهیم به قاضی زاده نیز شهرت داشته است. [۲۴]
صادقی کتابدار، تذکرة مجمع الخواص، ترجمة عبدالرسول خیامپور، تبریز، ۱۳۲۷ش.
[۲۵]
عبدالحسین خاتون آبادی، وقایع السنین و الاعوام، ج۱، ص۴۸۹، به کوشش محمد باقر بهبودی، تهران، ۱۳۵۲ش.
حزین لاهیجی از یکی از نوادههای ابراهیم، به نام «ابراهیم همدانی» برادر نجف خان صدر سخن میگوید که به جهت همنامی با جدّش به «ابراهیم همدانی ثانی» شهرت داشت. [۲۶]
محمد علی حزین، تذکرة حزین، ج۱، ص ۵۵، اصفهان، ۱۳۴۴ش.
۱.۳ - مشایخابراهیم چندی در قزوین نزد میرفخرالدین سماکی استرابادی علوم عقلیه را فراگرفت و سمّاکی اجازهای برای او نوشت و در آن وی را ستود. مدتی نیز درخدمت میرزا مخدوم اصفهانی تلمّذ میکرد. [۲۷]
منشی اسکندربیک تاریخ عالم آرای عباسی، تهران، ج۱، ص۱۴۹، ۱۳۵۰ش.
[۲۸]
عبدالله افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ج۱، ص۹، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۰۱ق.
وی حدیث را از شیخ بهایی آموخت و شیخ به او اجازه روایت مبسوط داد. [۲۹]
محمد اردبیلی، جامعالرواة، ج۱، ص۳۰، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
[۳۰]
آقابزرگ، طبقات اعلام الشیعةفی المائة الحادیة عشرة، ذیل «ابراهیم الهمدانی»، به کوشش علی نقی منزوی، تهران.
[۳۱]
آقابزرگ، الذریعة، ج۱، ص۲۳۷.
از دیگر مشایخ اجازه او، شیخ محمدبن شهاب الدین احمد بن نعمتالله بن خاتون عاملی است که ابراهیم در ۱۰۰۸ ق در مکه از او اجازه روایت گرفته است. صورت اجازه در بحارالانوار آمده است. ضمناً به گفته کنتوری شیخ محمد بن خاتون اجازهای برای ابراهیم همدانی به تاریخ ۹۸۰ق نوشته است [۳۳]
حامدحسین کنتوری، کشف الحجب و الاستار، ج۱، ص ۶، به کوشش م هدایت حسن، کلکته، ۱۹۳۵م.
که ظاهراً درست نیست.۱.۴ - مقام قضا در همدانابراهیم همدانی بعد از درگذشت شاه تهماسب به مقام قضا در همدان منصوب شد، اما به گفته اسکندر منشی «خود کمتر متحمل امر قضا میشد و مرافعات به دست نایبانش قطع و فصل میشد و میرزا اوقات خود را صرف مطالعه و مباحثه میکرد و جمعی کثیر از حوزه درس او مستفیض میشدند». [۳۴]
منشی اسکندربیک تاریخ عالم آرای عباسی، تهران، ج۱، ص۱۴۹، ۱۳۵۰ش.
بعداز جلوس شاه عباس اول نزد او تقرب یافت و به گفته همو، بارها به اردوی پادشاه رفته، در پیشگاه او معزّز و محترم بوده است. چنانکه یک بار «۷۰۰ تومان عراقی، عوض قرض او از خزانه عامره شفقت شده و او را از دیون مسلمین سبکبار گردانیدند». [۳۵]
منشی اسکندربیک تاریخ عالم آرای عباسی، تهران، ج۱، ص۱۵۰، ۱۳۵۰ش.
۱.۵ - شاگرداناز شاگردان و تربیت یافتگان حوزه درس وی، این افراد را نام بردهاند: ۱- عبدالغنی تفرشی؛ [۳۶]
محمد حسینی اوحدی، عرفات العاشقی،ج۱،ص۷۹۰، نسخة عکسی ملک، شم ۵۳۲۴ ش.
[۳۷]
منشی اسکندربیک تاریخ عالم آرای عباسی، تهران، ج۲، ص۷۵۶، ۱۳۵۰ش.
۲-مرادبن علیخان تفرشی نویسنده کتاب تعلیقة السجادیة که شرحی بر من لایحضره الفقیه است؛ [۳۸]
محمد اردبیلی، جامعالرواة، ج۲، ص۲۲۳، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
۳-میر مصطفی تفرشی مؤلف نقد الرجال که از ابراهیم با تعبیر «استادی و استاد البشر» یاد کرده است؛ [۳۹]
میرمصطفی تفرشی، نقدالرجال، ج۱، ص۴۲۷، تهران، ۱۳۱۸ق.
۴- جسمی همدانی ، از ایرانیهای مهاجر به هند که اکثر اوقات به شاگردی و مصاحبت ابراهیم سرافراز بود؛ [۴۰]
عبدالباقی نهاوندی، ج۳، ص۹۲۷، مآثر رحیمی، به کوشش م هدیت حسین، کلکته، ۱۹۳۱م.
[۴۱]
عبدالباقی نهاوندی، ج۳، ص۹۲۹، مآثر رحیمی، به کوشش م هدیت حسین، کلکته، ۱۹۳۱م.
۵- ملازکی همدانی ، غزلسرایی که تخلّصش با نامش یکی است ؛ [۴۲]
محمدطاهر نصرآبادی، تذکره، ج۱، ص۲۳۶، به کوشش وحید دستگردی، تهران، ۱۳۶۱ش.
[۴۳]
محمد صدیق صدیق حسنخان، شمع انجمن، ج۱، ص۱۸۵، به کوشش مولوی عبدالحمید، بهوپال، ۱۲۹۳ق/۱۸۷۶م.
[۴۴]
صادقی کتابدار،تذکرة مجمع الخواص، ۲۰۸- ۲۰۹ ، ترجمة عبدالرسول خیامپور، تبریز، ۱۳۲۷ش.
۶- ملاعبدالباقی شکوهی همدانی ، شاعر و خوشنویس معاصر شاه عباس. [۴۵]
محمدطاهر نصرآبادی، تذکره، ج۱، ص۲۳۹-۲۴۰، به کوشش وحید دستگردی، تهران، ۱۳۶۱ش.
۱.۶ - سفرهاابراهیم همدانی سفرهایی به گیلان ، مکه و گرجستان داشته است. در ۹۹۹ق، ص۱۵۹۱م، به همراه هیأتی به دستور شاه عباس اول جهت شرکت در مراسم ازدواج شاهزاده محمدباقر مشهور به صفی میرزا به خان بیگم دخترخان احمد حاکم گیلانی، سفری به خطه گیلان نمود. [۴۶]
احمد قاضی احمد قمی، خلاصةالتواریخ، ج۲، ص۱۰۸۶-۱۰۸۷، به کوشش احسان اشراقی، تهران، ۱۳۶۳ش.
[۴۷]
ملاجلال الدین محمد منجم یزدی، تاریخ عباسی،ج۱، ص ۱۰۷-۱۰۹ ،به کوشش سیف الله وحیدنیا، تهران، ۱۳۶۶ش.
[۴۸]
نصرالله فلسفی، زندگانی شاه عباس اول، ج۳، ص۱۴۱-۱۴۲، تهران، ۱۳۴۵ش.
در ۱۰۰۷ق به قصد حج به مکه معظمه رهسپار شد و چنانکه اشارهشد در آنچا با شیخ محمد بن خاتون عاملی ، مؤلف حواشی بر الفیة شهید ، ملاقات کرد و از او اجازه روایت مبسوطی گرفت. وی در اواخر عمر با اردوی شاه عباس اول به گرجستان رفت و پس از چندی در ئیلان ئیل مطابق با ۱۰۲۶ق رخصت مراجعت یافت و روانه همدان گردید، امّا در بین راه اجلش فرا رسید و دیده از جهان فروبست. [۵۱]
عبدالله افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ج۱، ص۱۰، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۰۱ق.
[۵۲]
منشی اسکندربیک تاریخ عالم آرای عباسی، تهران، ج۱، ص۱۵۰، ۱۳۵۰ش.
۱.۷ - تسلط بر علوم عقلیابراهیم در علوم عقلی چندان تبحّر داشت که نظریاتش نزد معاصران با اعتبار تلقی میشد، [۵۳]
عبدالله افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ج۱، ص۱۰، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۰۱ق.
چنانکه با القابی چون عقل حادی عشر، استادالبشر، سلطان العلما، سیدحکمای متکلم علامه زمان، ملجأ فقرا و مساکین، افلاطون و ابوعلی عصر، وی را ستودهاند. [۵۴]
عبدالباقی نهاوندی، مآثر رحیمی، ج۳، ص۹۲۷، به کوشش م هدیت حسین، کلکته، ۱۹۳۱م.
[۵۵]
محمد حسینی اوحدی، عرفات العاشقین، ج۱، ص۷۹۰، نسخة عکسی ملک، شم ۵۳۲۴ ش.
[۵۶]
محمد اردبیلی، جامعالرواة، ج۱، ص۳۰، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
[۵۷]
محمد علی حزین، تذکرة حزین، ج۱، ص۵۵، اصفهان، ۱۳۴۴ش.
[۵۸]
مآثر رحیمی، گلچین معانی، ج۱، ص۶۰۳ -۶۰۴، حاشیه بر تذکرة میخانة فحرالزمانی، تهران، ۱۳۶۲ش.
شیخ محمد بن خاتون او را جامع علوم و سید سند میدادند. [۶۰]
حامدحسین کنتوری، کشف الحجب و الاستار، به کوشش م هدایت حسن، کلکته، ۱۹۳۵م.
افندی ضمن اشاره به مهارت ابراهیم همدانی در علوم عقلی میگوید: از امور شگفتآوری که به وی نسبت داده شده این است که او عارف به مسائل شرعی نبوده، ویا اینکه جماعتی از بزرگان امرای شاه عباس را کشته است... [۶۱]
عبدالله افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ج۱، ص۹، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۰۱ق.
[۶۲]
عبدالله افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ج۱، ص۱۳، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۰۱ق.
اما دیگر مؤلفان وی را به زهد ، تقوا ، عفاف و صلح ستودهاند [۶۳]
علی ابن معصوم، سلافة المعصر، ج۱، ص۴۸۰، تهران، المکتبة المرتضویة.
و شیخ بهایی در نامهای خطاب به ابراهیم او را آگاه از رموز اسرار عرفانی میداند. [۶۴]
عبدالله افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ج۱، ص۱۱-۱۲، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۰۱ق.
۱.۸ - آثارآثاری چند از ابراهیم همدانی به جا مانده است که از آن جملهاند: ۱- انموذجة ابراهیمیة ، به عربی، تعلیقاتی است بر الهیات شفاءو نجاة ، تألیف در ۱۰۰۷ق و نسخهای خطی از آن در دست است؛ [۶۵]
شورا، خطی، ج۲، ص۵۵.
۲-حاشیة شرح تجرید، به عربی، نسخهای از آن در کتابخانة آستان قدس [۶۶]
آستان قدس، فهرست، ج۱، ص۲۶.
موجود است؛افندی [۶۷]
عبدالله افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ج۱، ص۹، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۰۱ق.
از این اثر تحت عنوان « حاشیة علی الشرح الجدید للتجرید» نام برده است؛۳- رسالة فی توجیه کلام الشیخ فی «ان الواحد لایصدرعنه الاّ الواحد»، به عربی، رسالهای است در توجیه و تفسیر کلام ابن سینا در پاسخ به بهمنیار ، در باب قاعدة مذکور. نسخههای آن در کتابخانههای مختلف موجود است. [۶۸]
آستان قدس، فهرست، ج۴، ص۱۸۰.
[۶۹]
شورا، خطی، ج۹، ص۲۹۸.
[۷۰]
شورا، خطی، ج۹، ص۴۴۱.
[۷۱]
مرکزی، خطی، ج۸، ص۶۳۸ -۶۳۹.
۱.۹ - اشعارابراهیم همدانی شعر نیز میسرود. نمونهای از اشعار فارسی او را میتوان در جُنگ متعلق به جنابذی ، ملاحظه کرد. [۷۲]
مرکزی، خطی، ج۱۰، ص۱۸۳۸.
۱.۱۰ - نامه هانامههایی نیز از او در دست است [۷۳]
منزوی، خطی، ج۲، ص۱۴۵۰.
[۷۴]
آقابزرگ، الذریعة، ج۲۲، ص۱۵۸.
[۷۵]
مرکزی، خطی، ج۱، ص۲۲۲۲.
[۷۶]
سنا، خطی، ج۲، ص۱۲۹.
[۷۷]
شورا، خطی، ج۲۱، ص۲۲۷.
که از آن جمله، نامه خطاب به شیخ بهایی و پاسخ شیخ، در مجله ارمغان («مکاتیب...»، ۱۱- ۱۸) چاپ شده است.۱.۱۱ - آثار دیگرآثار دیگر منسوب به ابراهیم همدانی عبارتند از: ۱- حاشیه بر اثبات الواجب دوانی ؛ [۷۸]
محمد اردبیلی، جامعالرواة، ج۱، ص۳۰، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
[۷۹]
عبدالله افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ج۱، ص۱۳، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۰۱ق.
[۸۰]
منشی اسکندربیک تاریخ عالم آرای عباسی، تهران، ج۱، ص۱۴۹، ۱۳۵۰ش.
؛۲- حاشیه بر شرح اشارات [۸۱]
منشی اسکندربیک تاریخ عالم آرای عباسی، تهران، ج۱، ص۱۴۹، ۱۳۵۰ش.
[۸۲]
عبدالله افندی اصفهانی، ریاض العلماء، ج۱، ص۹، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۰۱ق.
؛۳- حاشیة علی الکشاف [۸۳]
منشی اسکندربیک تاریخ عالم آرای عباسی، تهران، ج۱، ص۱۴۹، ۱۳۵۰ش.
[۸۴]
منشی اسکندربیک تاریخ عالم آرای عباسی، تهران، ج۱، ص۱۴۹، ۱۳۵۰ش.
؛۴- رسائل الکلامیه . [۸۵]
آقابزرگ، الذریعة، ج۱۰، ص۲۵۷.
۲ - فهرست منابع(۱) آستان قدس، فهرست. (۲) آقابزرگ، الذریعة. (۳) آقابزرگ، طبقات اعلام الشیعةفی المائة الحادیة عشرة، به کوشش علی نقی منزوی، تهران. (۴) علی ابن معصوم، سلافة المعصر، تهران، المکتبة المرتضویة. (۵) محمد اردبیلی، جامعالرواة، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م. (۶) منشی اسکندربیک تاریخ عالم آرای عباسی، تهران، ۱۳۵۰ش. (۷) عبدالله افندی اصفهانی، ریاض العلماء، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۰۱ق. (۸) محمد حسینی اوحدی، عرفات العاشقین، نسخة عکسی ملک، شم ۵۳۲۴ ش. (۹) میرمصطفی تفرشی، نقدالرجال، تهران، ۱۳۱۸ق. (۱۰) محمد حر عاملی، امل الا¸مل، بغداد، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م. (۱۱) محمد علی حزین، تذکرة حزین، اصفهان، ۱۳۴۴ش. (۱۲) حسن حسینی استرآبادی، از شیخ صفی تا شاه صفی (تاریخ سلطانی)، به کوشش احسان اشراقی، تهران، ۱۳۶۴ش. (۱۳) حقوق، خطی. (۱۴) عبدالحسین خاتون آبادی، وقایع السنین و الاعوام، به کوشش محمد باقر بهبودی، تهران، ۱۳۵۲ش. (۱۵) محمدباقر خوانساری، روضات الجنات، تهران، ۱۳۹۰ق. (۱۶) دائرةالمعارف تشیع، زیر نظر احمد صدر حاج سید حوادی و دیگران، تهران، ۱۳۶۶، ج اول. (۱۷) سنا، خطی. (۱۸) شورا، خطی. (۱۹) صادقی کتابدار، تذکرة مجمع الخواص، ترجمة عبدالرسول خیامپور، تبریز، ۱۳۲۷ش. (۲۰) محمد صدیق صدیق حسنخان، شمع انجمن، به کوشش مولوی عبدالحمید، بهوپال، ۱۲۹۳ق/۱۸۷۶م. (۲۱) نصرالله فلسفی، زندگانی شاه عباس اول، تهران، ۱۳۴۵ش. (۲۲) احمد قاضی احمد قمی، خلاصةالتواریخ، به کوشش احسان اشراقی، تهران، ۱۳۶۳ش. (۲۳) محمدعلی کشمیری، نجوم السماءفی تراجم العلماء، لکهنو، ۱۳۰۳ق/۱۸۸۶م. (۲۴) حامدحسین کنتوری، کشف الحجب و الاستار، به کوشش م هدایت حسن، کلکته، ۱۹۳۵م. (۲۵) گلچین معانی، حاشیه بر تذکرة میخانة فخرالزمانی، تهران، ۱۳۶۲ش. (۲۶) محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م. (۲۷) مرکزی، خطی. (۲۸) مکاتیب تاریخى، ارمغان، س ۷، شم ۱، تهران، ۱۳۰۵ . (۲۹) ملاجلال الدین محمد منجم یزدی، تاریخ عباسی، به کوشش سیف الله وحیدنیا، تهران، ۱۳۶۶ش. (۳۰) منزوی، خطی. (۳۱) حسین نخجوانی، موادالتواریخ، تهران، ۱۳۴۳ش. (۳۲) محمدطاهر نصرآبادی، تذکره، به کوشش وحید دستگردی، تهران، ۱۳۶۱ش . (۳۳) عبدالباقی نهاوندی، مآثر رحیمی، به کوشش م هدیت حسین، کلکته، ۱۹۳۱م. ۳ - پانویس
۴ - منبعناصر شعار، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابراهیم همدانی». |